یک روز رئیسجمهور در حال سخنرانی بود که پس از شیطنت کودکی که به روی سن رفته بود گفت: «کاری نداشته باشید. کودک را خدا آزاد گذاشته است، اجازه دهید هرکاری میخواهد انجام دهد.»
آن روز هم ساعت ۸ و نیم صبح نشده بود. کودکان کار مرکز شبانهروزی یاسر تازه از خواب بیدار شده بودند.
رئیسجمهور در یک دیدار غیرمنتظره بهعنوان یک مهمان سرزده به دیدار کودکان کار در این مرکز شبانهروزی رفته بود، اگرچه خانه این کودکان پدر و مادری نداشت، اما مهربانی مربیها و مدیر موسسه خیریه، کمتر از محبت پدر و مادر نبود. کودکان ۸ تا ۱۸ سال در این مرکز نگهداری و ساماندهی میشدند.
رئیسجمهور مهربان، با حضور در این مرکز در اولین جمله به کودکان گفت: «مربیان این مرکز نقش پدر و مادر و معلم را توأمان ایفا میکنند.
هرچند کودکان این مجموعه هم احساس مسئولیت دارند، همت کردهاند، تحصیل میکنند و آموزش میبینند و هم کار تولیدی انجام میدهند و این اتفاق بسیار خوب و ارزشمند است.»
بچهها! خوب است بدانید هرسال بالغبر هزار کودک کار و خیابانی که بیشترشان سر چهارراهها کار میکنند توسط اورژانس اجتماعی به حوزه مددکاری بهزیستی سپرده میشوند و برای هر کودک با توجه به شرایط و سن و سالش تصمیمگیری خاصی میشود.
مرکز کودکان کار «یاسر» زیر نظر سازمان بهزیستی و حمایت مرکز خیریه «حافظان کودک کار» اداره میشود. این کودکان درس میخوانند و در کنار آموزشهای فرهنگی، آموزشی، تربیتی، هنری و ورزشی تلاش میکنند مهارتی را نیز یاد بگیرند تا بتوانند در آینده گلیم خود را از آب بکشند و بهقولمعروف دستشان در جیب خودشان باشد.
آن روز هم مدیر موسسه از همه کودکان دعوت کرد که در جمع صمیمی و دیدار با آقای رئیسی حاضر باشند و از مشکلاتشان بگویند.
آقای رئیسی هم علاوه بر بازدید از کارگاههای مهارتی و تولیدی پوشاک، کیف دوزی و میناکاری و ... خواست که از نزدیک با کودکان کار گفتوشنودی داشته باشد و درد دلهای آنها را بشنود.
رسول یکی از کودکانی بود که دو سال در این مرکز آموزش میدید و کار میکرد. او ۱۶ساله داشت. فروشنده پوشاک و کیفهایی بود که در کارگاههای همین مرکز به وسیله کودکان تولید میشود.
رسول خودش را بهعنوان یکی از موفقترین جوانهای این شهر معرفی کرد و گفت: «اگر قرار باشد ما خودمان را با خودمان مقایسه کنیم، من در بهترین شرایط خودم هستم. در دو سال گذشته بسیار پیشرفت کردهام.
اینجا درس میخوانم. کار میکنم، اعتبار دارم. برای تعطیلات عید از مدیر موسسه درخواست کردم که به شهرستان به دیدار خواهرم بروم، اما فقط سه روز توانستم آنجا بمانم زیرا دلم برای کارم تنگ شده بود، برای تلاشی که هر روز در این مرکز دارم.»
رسول درخواستش را با این جمله مطرح کرد: «امکانات بیشتری را برای جذب بقیه کودکان کار که در سطح شهر هستند مهیا کنید. این بچهها استعدادهای عجیبی دارند، مثلا با حمایت مربیهای ورزشی دو نفر از بچههای کار به باشگاه استقلال و باشگاه پیکان رفتهاند.»
آرش کودک کار دیگری که بهتازگی به موسسه وارد شده بود، گفت: «وقتی بهزیستی من را به این مرکز فرستاد مرتب در فکر فرار بودم، اما درِ حیاط مجموعه همیشه باز بود.
یک روز دور از چشم دیگر بچهها از مجموعه بیرون آمدم و در شهر دوری زدم، اما برای آرامشی که در همان مدت کوتاه در مرکز داشتم دلم تنگ شد و برگشتم.
دلشوره داشتم و با خودم میگفتم وقتی برگردم حتماً با من برخورد میشود، اما هیچیک از مربیها برخورد تندی نداشتند، اتفاقاً من را با آغوش بازتری پذیرفتند که از آن روز به این مرکز و مربیهایش دلبستهتر شدم.
وقتی یک نوجوان چنین برخوری ببیند و مهارتی یاد بگیرد و درآمد داشته باشد هیچوقت برای کار به سر چهارراه برنمیگردد. سر چهارراه که باشی روزی هزار بار تخریب میشوی.»
کودکان دیگر نیز یکییکی دغدغههای خودشان را مطرح کردند، اما در بین همه درد دلها، خواستهای داشتند و خواستهشان حمایت از طرح «کودک کارآفرین» بود.
پس از آن، آیتا... رئیسی خطاب به مربیان و کودکان این مرکز گفت: «این کودکان و نوجوانان، فرزندان ایران هستند و ضمن تلاش برای حراست از کرامت آنها و صیانت از فرهنگ ایرانی اسلامی جامعه، با آموزش مهارتهای مختلف آنها را برای حضور مؤثر در جامعه آماده کنید.»
رئیسجمهور از اقدامات و تلاشهای خیرخواهانه مدیران و مربیان موسسه در رسیدگی و ساماندهی کودکان کار و نیز نوجوانان بیسرپرست یا بدسرپرست تشکر و تاکید کرد: «توجه به موضوع آسیبهای اجتماعی بسیار مهم و از وظایف دولت است.
بهنحویکه در گام اول باید مانع بهوجود آمدن آسیبها شود و در مرحله بعدی برای از بین بردن آسیبهای اجتماعی تلاش بیوقفه داشته باشد.
البته در این مسیر، باید از ظرفیت گروهها و نهادهای مردمی و مؤسسات خیریه بهره حداکثری برد. مطمئن باشید با امید و اراده قوی شما و تفضل پروردگار، آینده روشنی برای خود خواهید ساخت و انشاا... در حل مشکلات کشور نقشآفرین خواهید بود.»
***
بچههای خوب، آیتا... سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور منتخب، محبوب و دلسوز کشورمان دو روز پیش به همراه یارانش در حال خدمت به مردم و کشور متاسفانه در سانحه سقوط بالگرد به شهادت رسیدند.
(به گزارش روابطعمومی بهزیستی استان تهران به نقل از خبرگزاری فارس)